در تپش قلب ها آهنگي آشنا به گوشم رسيد خود را به دست امواج سپردم راهي سفري شدم
كه شايد اصلا منتظر را نمي شناختم اي كاش كس ديگري را مي يافتم
اي كاش چشم هاي ديگري مرا به ميهماني مي بردند ناخوداگاه اسير كمند نگاه شدم
تپش قلب تو مرا بي هوش ساخت به خوابي عميق فرو رفتم خوابي كه رؤياي آن تو بودي.
گاه مي انديشم ، گاه سخن مي گويم و گاه هم سكوت مي كنم. از انديشيدن تا سخن گفتن حرفي نيست. از سخن گفتن تا سكوت كردن حرف بسيار است. در اين باور آنكه سخن را با گوش دل شنيد سخن سخني نغز و دلنشين می شود. اينبار نيز خواستم انديشه كنم ، سخن بگويم. خواستم سكوت كنم تا سكوت سخن را براي دل خود به تصوير بكشم. اي عزيز سفر كرده ، گر به آشيانه ام سفر كردي ، سكوتم را پاسخ ده...
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان
شعر و ادب و عرفان و آدرس http://www.sheroadab-zt.loxblog.com لینک نمایید
سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 100
بازدید هفته : 110
بازدید ماه : 712
بازدید کل : 92251
تعداد مطالب : 1102
تعداد نظرات : 48
تعداد آنلاین : 1